از شکست رژیم صهیونی در ۱۲ ساعت اول تا پایان‌بندی باشکوه؛ قسمت 5

ادامه پست قبلی...

گر بخواهم همه‌ی حرفم را خلاصه کنم، باید بگویم که جنگ، همه‌ی دوقطبی‌ها را در ایران شست و برد. جامعه‌ی ما پُر از دوقطبی و اختلاف و بگومگو و مشاجره بود. ما از این چیزها کم نداشتیم؛ تا دلتان بخواهد، آدم‌ها با هم درگیرند، با همدیگر مشکل دارند، نسبت به همدیگر خصومت می‌ورزند، یکی از من خوشش نمی‌آید و یا من با یکی دیگر مشکل دارم. و یک پروژه‌ای هم در ایران وجود داشت ــ اتّفاقاً این هم پروژه‌ی رژیم و آمریکا بود ــ

ادامه نوشته

از شکست رژیم صهیونی در ۱۲ ساعت اول تا پایان‌بندی باشکوه؛ قسمت 4

ادامه پست قبل...

بعد، ما زیرساخت‌های اطّلاعاتی را هدف قرار دادیم؛ موساد، یگان ۸۲۰۰، مرکز هوش مصنوعی و زیرساخت‌های مرتبط با سامانه‌ی اَرو(پیکان) هدف گرفته شد. برای همین است که شما می‌دیدید سیستم دفاع موشکی رژیم به‌خوبی کار نمی‌کرد؛

ادامه نوشته

از شکست رژیم صهیونی در ۱۲ ساعت اول تا پایان‌بندی باشکوه؛ قسمت 3

ادامه پست قبل ...

قدم دوّم این بود که ایشان سیستم فرماندهی نظامی ایران را ظرف چند ساعت احیا کردند. ببینید! این بزرگوارانی که به شهادت رسیدند، به نظر من جایشان به این سادگی‌ها پُر نمی‌شود؛ امّا واقعیّت این است که ما یک نسل فرمانده داریم؛ فرماندهان ما یک نفر و دو نفر و ده نفر و صد نفر نیستند، بلکه در ایران یک نسل و چه‌بسا بیش از یک نسل فرمانده وجود دارد. آقا ظرف حدود سه چهار ساعت فرماندهان نظامی را که باید در این جنگ می‌جنگیدند، جانشین کردند

ادامه نوشته